سروده‌اي از استاد ابراهيم پورداوود، در ستايش اشوزرتشت


زرتشت كليد رستگاري
بسپرد به‌ دست هريك از ما

 

فرمود كه مرد گردد از كار
شايسته‌ي بارگاه مزدا

 

 

راهي نبود جز از «اشويي»
در گيتي پر زشور و غوغا

زينهار مپوي راه ديگر
هشدار هم از سراب و صحرا

از بهر كمال نفس خود كوش
تا گردي ز آن، سعيدِ فردا

آري گردد مُطاع آن كس
كو گشته مطيع امر والا

در دل عَلََم «اشا» برافراز
و از«وهمن»، خيمه‌ساز برپا

ار كشور بي‌زوال خواهي
رو آر به‌دولت «خشترا»

از«آرمتي» آن فرشته‌ي عشق
زنگ دل خود ز كينه بزدا

اي خوش آنكس، كه عشق وي را 
باشد رهبر به كار دنيا

گيرد دستي زبينوايان
گردد همه را برادر‌آسا

تا نام ز راستي است پايا 
ماند پايدار «مزديسنا»




تاریخ: سه شنبه 5 دی 1391برچسب:زرتشت,مزدیسنا,اشو زرتشت,
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد